نامه سرگشاده به بیت العدل جهانی

   آزار و شکنجه بهائیان ایران در بالاترین سطح تشکیلات بهائی
اعضای محترم بیت العدل جهانی،
 عالی جنابان پل لمپل، پیمان مهاجر، شهریار رضوی، استفان بیرکلند، استیون هال، ایمن روحانی، چونگو مالیتونگا، خوان فرانسیسکو مورا، و پراوین مالک؛
نوشتن این نامه برای آن اعضای محترم ناراحتم می کند. اعضایی که تصور می شود مجموعا" خطا ناپذیر هستند.
برای مدتی نسبتا" طولانی ، برخی از تصمیمات آن مرجع محترم، به عنوان یک برنامه هدفمند در نظر گرفته شد - پاک کردن نژادپرستانه و تعصب آلود بسیار بی صدای تشکیلات بهائی ازحضور بهائیان ایران. این موج تمام جوامع بهائی را در بر گرفته است. بهائیان ایرانی درهر سرزمینی که درآن پیشگام و مهاجر بوده اند مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و به طرز شگفت انگیزی بیت العدل جهانی تماشاگر این آزار و اذیت است. ممکن است ادعا کرد که این مراحل با تعصب دیده می شود؛ اما وقتی توالی اقدامات مشابه مشاهده می شود ، تردید کاهش می یابد. بگذارید یک به یک این مواردی را ببینیم تا نتیجه بگیریم که این یک اتفاق و تصادف است یا غیر آن:
1- اخیراً یک بهائی برجسته ، امید سیوشانسیان ، ایرانی الاصل که در قطر متولد شده ، در لیست سیاه مقامات دولتی در این کشور قطر قرار گرفت واتهامات کیفری و امنیت ملی علیه وی ثبت شد. اکنون امید در سیستم قضایی قطر با مجازات های شدیدی روبرو شده و از ورود او به قطر جلوگیری خواهد شد.
گرچه بنی دوگال، نماینده اصلی جامعه بین المللی بهایی در سازمان ملل ، گفت که "جامعه بین المللی بهائی از این که دولت قطر تصمیم گرفته است اعضای جامعه ای را که به طور مسالمت آمیز در آن کشور زندگی کرده اند و در پیشرفت کشور مشارکت داشته اند،ناخرسند است "؛ ولی سکوت بیت العدل جهانی نگرانی هایی را ایجاد کرده است. بسیاری از بهائیان برجسته عقیده دارند که بیت العدل جهانی در پشت اخراج امید است. زیرا آنها در روند پاکسازی بهائیان ایرانی مصمم هستند و امید یکی ازبهائیان رتبه برتر ایرانی در تشکیلات اداری بهائی است، که چشم به انتخاب در بیت العدل جهانی دارد.او در کشورهایی مانند هند هواخواه زیادی دارد.
2- یکی دیگر از بهائیان عالی رتبه ایرانی ، مشاور قاره ای جناب دکتر جبار ایدلخانی ،است که سالها در بنگلادش خدمت کرده ،و اخیرا" از سمت خود برکنار گردید و از یک بهائی هندی ناشناخته خواسته شد که جای او را بگیرد. آیا این بخشی از یک استراتژی بود؟  
3- خانم زینا سورابجی ، بانوی ایرانی الاصل ، مشاورقاره ای محترم سابق و عضو فعال و محبوب محفل ملی بهائیان هند ، پس از انتخاب ایشان در محفل ملی بهائیان، از وی خواسته شد استعفا دهد / از محفل ملی بهائیان بازنشسته شود. آیا سرنوشت تلخ بهائیان ایرانی رو به تکمیل است؟
4- بهاره مقدم که یکی از بهائیان برجسته ایرانی - طرفدار حقوق زنان - ساکن ایالات متحده آمریکا است، از سوی بهائیان مسن و قشری متهم شده که با کاشت بذر اختلاف ، قصد فریب و گمراهی بهائیان ایرانی تبار را دارد. بیت العدل جهانی نیزفقط بی صدا تماشا می کرد!
5- آقای علی نخجوانی به دلیل سوءتفاهم و برداشت نادرستی که ازاظهاراتش شد مورد حمله و شکار واقع شد. در نتیجه بهاییان ناآگاه جرأت کردند او را مواخذه و از او بپرسند که چرا چنین اظهاراتی را ارائه کرده است. بیت العدل جهانی می توانست در این شرایط از او دفاع کند ولی ترجیح داد سکوت کند.
6- موضوع محقق بهایی آهنگ ربانی هنوز فراموش نشده است. وی پس از 15 سال کار در مرکز جهانی ، دل شکسته و مغموم آنجا را ترک کرد. متاسفانه بیت العدل جهانی هم کمکی به بهبود شرایط و تسکین آلام او نداشت.
7- جنابان جمشید فوزدار و فیروز آنارکی ،دو ایرانی خدوم آستان جمال مبارک ، در آستانه اعلام پیمان شکن و ناقض عهد و میثاق شدن بودند ، اما برخی استدلال های بهتردر بیت العدل جهانی پیروز شد و آنها از انجام چنین تصمیم شدیدی منصرف شدند. هر دو این جنابان هنوز از آن ایام خاطرات تلخی دارند و دیگر راضی به خدمت در تشکیلات امری نیستند.
8- مرحوم آقای حسن صبری و ایزابلا صبری بهائیان ایرانی را مسخره می کردند و آنها را خر می نامیدند و می گفتند  بهاییان ایرانی دیگر بهائیان را گمراه می کنند. چند مورد دیگر از این موارد تحقیروسرزنش وجود دارد. متاسفانه بیت العدل جهانی به راحتی این موارد را نادیده می گیرد.آنها می گویند مدرسه پنج گنی مرکز انحراف است.
9- تعداد بهائیان ایرانی دارای سمت وعنوان مشاور قاره ای به شدت کاهش یافته، و ماجرا برای بهائیان ایرانی عضو هیئت معاونین هم متفاوت نیست. از آنها خواسته شد كه محل مهاجرت خود را ترك كنند (جايي كه آنها مستقر شده بودند ، احترامي پيدا كردند و خود را در تعليم و تربيت امر بهائی شریک می دانستند.) و در برخي مناطق ديگر جهان مستقر شوند. این چیزی نیست جز تحقیر و آزار و اذیت آنان، وبیت العدل جهانی ترجیح داد تا به این موضوع بی توجه باشد و به طرف دیگری نگاه کند.
10- وقتی یک مشاورقاره ای غیرایرانی از سمت خود بازنشسته می شود ، بلافاصله پست دیگری در کشور خودش به او پیشنهاد می شود. اما اگر مشاور ایرانی باشد و آن هم از مهاجران ، هرگز این فرصت خدمت به وی داده نمی شود واز تجربیات وی برای کمک به امر بهائی استفاده نشده است. این اتفاقات جلوی چشمان مسئولان بیت العدل جهانی روی میدهد و ایشان عکس العملی از خود نشان نمی دهند.
11- بهائی صادق و درستکار ایرانی به نام جناب آقای ا. فرودی، که از املاک بهائی و هتل ملی پونا (متعلق به جامعه بهائی در هند) مراقبت می کرد؛ توسط یکی از اعضای بیت العدل جهانی تهدید شد که باید با بیت العدل جهانی همسو باشد و در غیر این صورت عواقب سختی را متحمل شود.ایشان پس از مدت کوتاهی از سمت خود برکنار و اخراج گردید.
12- جناب دکتر احمد انصاری، از یاران صادق و پیشکسوتان ایرانی و بهائی مهاجرو فداکار، پس از انتخاب به عنوان نماینده کانونشن ملی ، از ایشانخواسته شد استعفا دهد. زیرا بیم آن می رفت که وی قطعا به عضویت محفل روحانی ملی بهائیان هندوستان در آید،که ظاهرا برای برخی مطلوب نمی باشد.
13- پیام شوقی ، فردی ایرانی، با توانایی واستعداد های بالا و ویژه ،که بعنوان مشاور قاره ای مدتی در خدمت امرالله بود. اما بنابرملاحظاتی توسط بیت العدل جهانی از مسئولیت خود برکنار، و از او خواسته شد که از همه سمت های اداری خود استعفا دهد ، فقط به این دلیل که "به جرم جعل اسناد" متهم شد؟ اتهامی که هرگز ثابت نشد.
14- شهریار نور یزدان - او شناخت وتجربه گسترده ای در مورد امر دارد. سالها مهاجر و خادم امر درمیان جامعه احبای بمبئی بوده است. هیچ کس در ساخت معبد لوتوس و اهدای مقدار زیادی از پس انداز خود،به اندازه ایشان فداکار نبود و نقش مهم نداشت. قرار نداد.
ولی در سنوات اخیرهمه پیشنهادات وی توسط بیت العدل جهانی نادیده گرفته شده  و وی مورد تمسخر  جامعه بهائی قرار گرفت.
15-  فریده واحدی - او با بهترین توانایی در خدمت امرالله بود و اداره دفترامور خارجه را بسیار موفق وکارآمد انجام داد. اما فقط برخی از اعضای محفل روحانی ملی بهائیان هند موفقیت او را دوست ندارند.
از او خواست که از سمت خود استعفا دهد . آنگاه، فقط برای دلجویی از هندوها، به  لذا محفل ملی هند
به جای او رام سواک یداو گیج وگنگ را آوردند، که تنها هنرش،هندو بودن او است!
16- برهان الدین افشین و پسرش نعیم اکنون زندگی منزوی و تنهایی دارند. افشین تمام سال های طلایی عمرخود را وقف تبلیغ امر در هند کرد.
امروز که وی بیمار است و ممکن است به کمک مالی نیاز داشته باشد ، بیت العدل جهانی منابع خود را برای افراد بی تجربه و بی ارزشی مانند پراوین مالک و راجان ساونت و... و غیره هدر می دهد. گویا با همه سربازان فداکار بهاءالله باید مانند موجودات بی ارزش رفتارشود.
 
17- آکادمی بهائی در پنج گنی تحت فشار قرار گرفت ، زیرا مدیر آن جناب لسان آزادی، یک ایرانی و یک فرزند شهید امرالله بود. متاسفانه تصمیم بیت العدل جهانی زندگی او و خانواده اش را دچارمشکلات و بدبختی کرد. وی ازعضویت در هیئت معاونت اخراج شد.
چنین نمونه هایی نتیجه گیری تلخی را برای ما ایجاد می کند. گویا کسانی که زمینه ایرانی (مهد امرالله) دارند باید غربال شوند. گویی بیت العدل جهانی بهائیان ایرانی را مسئول تشکیل بسیاری از انشعابات  می داند.
ظاهرا" این تفکر در جامعه امرحاکم است که بهائیان ایرانی نژاد در گروه ها کار می کنند و حاشیه و گوشه ای امن و نرم برای ولی امرچهارم ایرانی، نصرت الله بهره مند، از گروه ارتدوکس بهائی دارند که پیام های خود را از استرالیا می فرستد و هوادارانش را فرا می خواند.
اکنون سال ها است که چنین سو ظنی حاکم است و بیت العدل جهانی تاکنون هیچ اقدامی در جهت رد این ایده انجام نداده است.
در حالی که همه این اتفاقات برعلیه بهائیان پارسی می افتد ، در مقابل نفوذ بهائیان با پیشینه یهودی در حال افزایش است. این که آیا این مسئله با همدستی دولت اسرائیل اتفاق می افتد ، سوالی است که به ذهن ها خطور می کند.
اعضای محترم و احبای گرامی به بی عدالتی ای که در عملکرد جامعه امررخنه کرده است نگاه می کنند. ولی جای خوشوقتی است که تاریخ بیت العدل جهانی را ،که عامل سقوط اخلاقی و جمعیتی امر محبوب ما است، فراموش نمی کند.
 
 

Comments

Popular posts from this blog

AN OPEN LETTER TO UNIVERSAL HOUSE OF JUSTICE

توضیحاتی در مورد مقاله «میسن ریمی معمار صلح، وحدت و روحانیت»